دانلود رمان زیبای فراموش شده (PDF و موبایل)
پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
دانلود رمان زیبای فراموش شده (PDF و موبایل)
نوشته شده در دو شنبه 9 آذر 1394
بازدید : 796
نویسنده : hosein

 

 نام رمان : زیبای فراموش شده

 نویسنده : تینکربل 

 حجم کتاب (مگابایت) : ۱٫۵ (پی دی اف) – ۰٫۱ (پرنیان) – ۰٫۸ (کتابچه) – ۰٫۲ مگابایت (epub)

 ساخته شده با نرم افزار : پی دی اف ، پرنیان ، کتابچه ، اندروید ،epub 

 تعداد صفحات : ۱۳۹

 خلاصه داستان :

داستان در مورد زندگی یک دختر به اسم ریما است که به دلایلی مجبور میشه برای اولین بار با خانواده ی پدریش رو به رو بشه و با اون ها زندگی کنه… 
و عشق… عشق همیشه سوزان نیست… داغ نیست… آتش نیست… همیشه با غرور معاوضه نمی شود… همیشه در اولین نگاه به وجود نمی آید… همیشه اولین کسی که پا در زندگیمان می گذرد عاشق نیست! در این زندگی عشق و دوست داشتن و غرور در یک سطح هستند شاید غرور پایین تر… شاید دروغ پایین تر… شاید عشوه و ناز و ادا از همه چیز کمتر…!

 قالب کتاب : PDF (مخصوص کامپیوتر) – JAR (جاوا) و EPUB (کتاب اندروید و آیفون)

 پسورد : www.98ia.com

 منبع : wWw.98iA.Com

 با تشکر از تینکربل عزیز بابت نوشتن این رمان زیبا .

 

 دانلود کتاب برای کامپیوتر (نسخه PDF)

 دانلود کتاب برای موبایل (نسخه پرنیان)

 دانلود کتاب برای موبایل (نسخه کتابچه)

 دانلود کتاب برای موبایل اندروید و آیفون (نسخهEPUB)

 

 

 قسمتی از متن رمان :

مثل یک درنای زیبا تا افق پرواز کن
نغمه ای دیگر برای فصل سرما ساز کن
زندگی تکرارِ زخمِ کهنه دیروز نیست
بالهای خسته ات را رو به فردا بازکن…
دستم را روی شیشه گذاشتم و زیر لب زمزمه کردم : میشه نرم؟ من می خوام پیش تو باشم .
بغضش بزرگ بود این را از آب دهانی که پشت سر هم قورت می داد فهمیدم .
_ نه عزیزم، باید بری . نمیشه که تک و تنها تو اون خونه بمونی .
_ چرا نمیشه؟ مگه قراره تا کی اونجا باشی؟ زود بر می گردی.
لبخند کمرنگی زد و گفت : پس تا اون موقع برو شمال بزار خیال من هم راحت باشه.
_ می ترسم مامان خیلی نگرانم .
_ نگران چی؟
_ نمی دونم، همش فکر می کنم اگه بخوان محدودم کنن چی، اگه بگن نمیشه دیگه درس بخونم، اصلا اگه قبولم نکنن باید چیکار کنم؟
_ عزیزم اونا خانواده ی بابات هستن . پدرت بد بود؟ محدودت می کرد؟ می گفت نمی شه درس بخونی؟
_ نه ، ولی…
_ اونا هم این کار رو نمی کنن. فقط به اعتقاداتشون احترام بزار ، بهشون توهین نکن ،بی احترامی نکن . هر چیزی هم راجع به من و بابات گفتن جواب نده . باشه؟
ابروانم بی اختیار گره خورد : مثلا چی بگن؟
_ هر چیزی که بگن مهم نیست تو اون خونه باید حرمت ها رو نگه داری .
_ مامان؟!! یعنی بزارم هر چی دلشون خواست ….
صدای زنی بلند شد : وقت ملاقات تموم شده.
_ برو دیگه ، امشب می ری؟
_ آره ساعت ۸



:: موضوعات مرتبط: رمان , ,
:: برچسب‌ها: دانلود رمان زیبای فراموش شده | تینکربل کاربر نودهشتیا (PDF و موبایل)دانلود , دانلود , جدید , رمان , 98ia , سایت رمان ,



مطالب مرتبط با این پست
.



می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: